بخاطرآینده جنبش مترقی کشور روی واقعات کشوری باید به قضاوت مشترک رسید
محمد یعقوب هادی محمد یعقوب هادی

قسمت دوم


از آنجا که دیگر اندایشان وسلیقه اندیشان بصورت متفاوت در بارهء تحویلی قدرت به جانب تنظیم ها در سال 1371ابراز نظر میکنند. این در حالی است که بیشترین ذهنیت ها توضیح واقعات آن اوضاع تاریخی را در بیان شخصیت های دست اول قضایا جستجو دارند. این مطالبه در حالی که امریست میسر، بدون شک بسیاری از گره ها را هم باز خواهد کرد، اما آیا بعد از در یافت ارایه توضیحات شخصیت های دخیل در آن اوضاع تاریخی همه پرسش گران به قناعت میرسند؟ و اساسأ این قناعت پذیری با اتکا به چه نوع بینش ها میتواند میسر شود؟ از نظر این قلم در پاسخ به این پرسش دو نوع صورت پذیرش مطرح خواهد بود. یا شخصیت هایکه حضور وجودی شان در پروسه واگذاری قدرت متظاهر است این پروسه واگذاری را به عنوان یک جرم بپزیرند و اعتراف به گناهی بکنند که محصول طراحی خود آنان نیست . ویا اینکه به صورت حقیقی شرایط تاریخی آن زمان در بعد جهانی و اثر گذاری آن در عرصه جهان به درستی مورد باز گشائی منطقی قرار گیرد


جهان آبستن برهم خوردن توازون قدرت برای خودکامگی های یک قطبی شدن بود. بعد از برچیدن وزنه متعادل جهان، با بر چیدن دیوار ها، با کور کردن ترصد گاه های امنیت جهانی، با رنگ آمیزی کردن تغیرات توسط ریزرف های نفوذ داده شده،گرد بادهای یک قطبی شدن که از مرکز فرماندهی «گرباچف» آغاز شده بود فضای انتلانتیک شمالی را عبور کرد در امریکای لاتین با دژ کوبا ئی برخورد نمود و دوباره به آسیای میانه و جنوبی بازگشت نمود، وافغانستان را فراگرفت.


در سال 1981 زمانیکه پرزدکیویار سر منشی ملل متحد انتخاب گردید دیگو کوردویز را به حیث فرستاده خاص برای افغانستان تعین نمود.در نتیجه تلاش های دولت وقت با پا درمیانی این نماینده خاص سرمنشی ملل متحد دوران مذاکره ، مفاهمه و زمینه سازی برای خروج قوتهای اتحاد شوروی وقت مطرح گردید. که با تز های ده گانه کمیته مرکزی حزب حاکم ( ح د خ ا)طرح اجرائی سیاست جدید دولت را بصورت قانونمند مشخص ومعین ساخت، این همان زیر ساخت سیاست های بعدی بود که بعدآ با پا در میانی بنین سیوان نماینده جدید سر منشی ملل متحد با سلیقه های دگر گونه در رویکرد های دوگانه سیاسی زیر نام راه حل سیاسی قضایا افغانستان پیش برده شد


توطئه علیه پیش زمینه حل سیاسی قضایای افغانستان که بصورت قانونمند مطرح بود از همین نقطه آغاز میشود. یعنی همان طرح تشکیل حکومت فراگیر وقابل قبول که با شرکت دولتهای پاکستان، امریکا، شوروی، افغانستان مجاهدین ،شاه سابق وعدهء از شخصیت های مستقل مطرح بود، تحت شعاع عملکرد های دوگانه شخصیت های نو بدوران رسیده شوروی وقت با استفاده از ضعف قدرت خواهی شخصیت های افغانی زمینه تصمیمی گیریهای جدید را در حلقات جانب مخالف دولت وقت به نسبت خلق موقعیت برتر تولید نمود، که میتوان گفت تهداب موانع توافق صلح آمیز در حقیقت گذاشته شد

در نتیجه همین سیاست های شتاب زده در فبروری سال 1989 شورای مشورتی تنظیم ها در شهر راولپندی طرح حکومت موقت را برای بدست گیری فوری قدرت در افغانستان مطرح کردند. سیاست های شتاب زده دولت جمهوری افغانستان وحامیان نو به قدرت رسیده وقت، شتاب زده گی مخالفین مسلح دولت را نیز تحریک کرد در حالیکه روحیه وتوان نظامی حاکمیت هنوز زنده بود مخالفین مسلح با طرح ونقشه دولت پاکستان حمله بر جلال آباد را سازمان دادند که به شکست قطعی مخالفین مسلح دولت انجام شد. تنها این نبود سیاست گزاریهای خارجی در تبانی با عمال جنگ طلب داخلی آرام نه نشستند وبه تحریک اعمال نفوذ داده شده شان کودتای ناکام 1990 را سازمان دادند که به کودتای تنی گلبدین مشهور شد. این دومین توطئه بر علیه حل صلح آمیز مساله افغانستان بود.


نتیجه شتاب زده گی های سیاسی هر روز بیش از پیش نیرو های جنگ طلب را جری تر میساخت. در بحبوحه این سیاست ها نیرو های جنگ طلب با حمایت دولت پاکستان شرکت شانرا با حضور نمایند ه گان دولت وقت بصورت قطع ممکن نمیدانستند . همین شتاب زده گی زمینه مذاکرات محرمانه را خارج از دایره مذاکرات رسمی به اساس وجوهات ملیتی به اجرا در آورد که توطئه دیگر بر علیه حل صلح آمیز قضیه افغانستان شمرده میشود ........... ادامه دارد


September 14th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات